ایرانشهر این استدلال را دروغ نمی داند ولی با توجه به این که هیچ یک از استدلالهای قانونی طرف مقابل یعنی اسرائیل را مطرح نکرده است ، استدلالهای ایشان وجاهت قانونی ندارد.
1- حملات اسرائیل را میتوان بخشی از یک درگیری مداوم میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل دانست؛ درگیریای که با اقدامات نیروهای نیابتی ایران علیه اسرائیل آغاز شده و ادامه یافته است. در این چارچوب، اقدامات اسرائیل واکنشی دفاعی به این حملات تلقی میشود و در حوزه دفاع مشروع از خود جای میگیرد.
2- موجودیت اسرائیل، با توجه به سیاستها و تحریکات جمهوری اسلامی ایران در طول ۴۶ سال گذشته، همواره در معرض تهدید بوده است. نمونههایی از این تهدیدات عبارتند از:
شعار «مرگ بر اسرائیل» که در تمام دوران حکومت جمهوری اسلامی ایران بهطور رسمی و مکرر تکرار شده است؛
3- اشغال سفارت اسرائیل در تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷، که طبق اصول حقوق بینالملل، تجاوز به خاک یک کشور مستقل تلقی میشود؛
4- تهدیدهای علنی مقامهای جمهوری اسلامی به نابودی اسرائیل، که جنبهای آشکار از تحریک به خشونت علیه یک کشور عضو سازمان ملل دارد.
5- اسرائیل برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای مجبور به اقدام نظامی و حمله به جمهوری اسلامی ایران شده است. چرا که جمهوری اسلامی ایران اقدام به غنی سازی اورانیوم با غنای 60 درصد نموده است که مصارف صلح آمیز ندارد و در آخرین قطعنامه مورخ 12 جون 2025 از سوی شورای حکام آژانس بین المللی متهم به اعمال غیر شفاف در امور هسته ای شده است.
6- بازنگری در استاندارد “قریبالوقوع بودن”: درک سنتی از “قریبالوقوع بودن” در دفاع از خود، در دوران حملات سایبری و سلاحهای کشتار جمعی، با چالشهایی مواجه شده است. این موضوع موجب شده که پرسشهایی درباره چگونگی تطبیق حقوق بینالملل با تهدیدهای نوظهور مطرح شود.
کورش عرفانی در تلویزیون دیدگاه تک نفره اش اعلام کرد که در دوران ریاست جمهوری 8 ساله محمود احمدی نژاد ، ایران 800 میلیارد دلار نفت فروخته و این پول را به اسرائیل منتقل کرده است.
دروغ: یافتههای تحقیقی نشان میدهد ادعای کوروش عرفانی مبنی بر «فروش ۸۰۰ میلیارد دلار نفت در دوران احمدینژاد و انتقال پول به اسرائیل» ارزش مستند ندارد. بیایید بخش به بخش بررسی کنیم:
1- آیا واقعاً ۸۰۰ میلیارد دلار نفت فروخته شد؟
آمار رسمی بانک مرکزی و مؤسسات تحلیلی مانند World Bank نشان میدهد کل صادرات نفت ایران در دوره ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲ (دولت احمدینژاد) بین ۵۳۰ تا ۶۴۰ میلیارد دلار بوده است .
برخی مقامهای دولتی و اعضای مجلس اشاره کردهاند که تقریباً ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی طی آن دوره بوده، اما این رقم عمدتاً شامل برآوردهای ذهنی یا گویشهای خبرسازی است.
جمعبندی: رقم دقیق بین ۵۳۰ تا ۶۴۰ میلیارد دلار است؛ ۸۰۰ میلیارد صرفاً «عدد خبری بزرگ» است.
2- منابع این ارقام از کجاست؟
آمار رسمی و بانک مرکزی: حدود ۶۳۹ میلیارد دلار بین ۲۰۰۵–۲۰۱۲.
فکتنامه (سایت مستقل راستیآزمایی): رقم احمدینژاد برای هشت سال ۵۹۲ میلیارد دلار آمده است، در حالی که آمار رسمی ۶۳۵ میلیارد دلار را تأیید میکند .
مرجع خارجی نیز این بازه مشابه را تأیید میکند .
پس عدد واقعی بین ۵۳۰ تا ۶۴۰ میلیارد دلار است که با اختلاف جزئی بین منابع متغیر است.
3- آیا پول نفت به اسرائیل فرستاده شده؟
هیچ سند، گزارش، یا مدرک رسمی وجود ندارد که نشان دهد بخشی از این درآمد نفتی به اسرائیل فرستاده شده باشد.
با توجه به تنش شدید سیاسی میان ایران و اسرائیل در آن دوره، چنین اقدامات مالی مستقیم اساساً غیرممکن است و نیز رد شده است.
بررسی منابع بینالمللی، گزارشهای تحقیقاتی یا لوایح افشاشده حتی یک نشانه در این باره ارائه نمیدهند — زیرا چنین انتقالی سیاسی و مالی عملاً کاربردی نداشته و غیرمنطقی بوده است.
نویسنده: بیژن خلیلی