ریچارد نیکسون در پاسخ به خبرنگاری که می گوید: شما در کتابتان با عنوان «رهبران» نوشته اید که شاه به اندازه کافی بی رحم در سرکوب کسانی که ثبات ملتش را تهدید می کردند، نبوده است، آیا فکر می کنید که باید بی رحم تر می بود؟ پاسخ داد: "بله این چنین می اندیشم. به ویژه با توجه به این حقیقت که مخالفان ایشان افرادی اساساً با تمایلات لیبرال تر نبودند، چرا که ارتجاعی و مرتجعین واقعی بودند."
نیکسون در ادامه می گوید: " بیایید لحظه ای شیوه ای منصفانه به شاه نگاه کنیم. او در واقع یک فرد پیش رو بود. او یک برنامه اصلاحات ارضی را آغاز کرد . برنامه سواد آموزی را به راه انداخت. هزاران دانشجو را از ایران به به کشورهای دیگر بویژه ایالات متحده فرستاد تا بتوانند در آنجا تحصیل کنند. او آزادی را به زنان هدیه داد."
نیکسون در گفتگوی خود می گوید: "طنز ماجرا اینجا بود که کسانی را که او آزاد کرد، همان زنان و دانشجویانی که به خارج فرستاده بود، بازگشتند و به نیروهای انقلابی پیوستند و تناقض این بود که شاه به عنوان یک فرد مترقی مورد حمله مرتجعین و محافظه کاران قرار می گرفت. و از آنجایی که مخالفان او مرتجع بودند، شاه که تلاش می کرد ایران را به سوی قرن بیستم پیش ببرد، مخالفان او ، خمینی و بقیه می خواستند ایران را به عصر تاریکی بازگردانند و این همان کاری است که انجام دادند."
نیکسون در ادامه این گفتگو تصریح می کند : "درست است که در زمان شاه تا حدی سرکوب وجود داشت، اما اکنون سرکوب به صورت کامل حاکم است. شاید اصلاحات ارضی کافی نبوده باشد. اما اکنون اینچنین چیزی وجود ندارد. "
وی اضافه می کند : " وقتی به اقدامات شاه می نگریم، باید ایشان را از منظر آنچه که با آن مواجه شد بنگریم . او در آنجا مقابل نیروهای انقلابی ایستاد که به نظر من به اندازه کافی نبود. یقینا شاه برای ما نیز بهترین گزینه نبود. اما مهم ترین مسأله از دیدگاه ایالات متحده این است که به جای داشتن یک دوست در ایران، ما اکنون کشوری را داریم که نه تنها دوست نیست، بلکه ما را شیطان بزرگ می داند."