نویسنده لموند گزارش بلند خود را با این پاراگراف شروع میکند که: «ایران بسیار تلاش کرد تا وخامت بحران آب را تکذیب کند. اکنون کارشناسان محیط زیست براین باورند که دیگر برای جلوگیری از روند کنونی خشکسالی خیلی دیر شده. از دید کسانی که به شدت نسبت به این مسأله هشدار داده اند، "ایران سومالی آینده خواهد بود"؛ "کشوری خوفناک در ۳۰ سال آینده" که به یک "کویر بزرگ تبدیل شده". این کشور که به داشتن آب و هوای قارهای شناخته میشود، اکنون در معرض تغییرات شدید و ناگهانی قرار دارد.»
او در ادامه به بررسی شرایط پایتخت ایران پرداخته و مینویسد: تهران نیز با مشکل کم آبی روبروست. تابستان سال 2014، سه سد از پنج سدی که آب پایتخت را تأمین می کنند عملاً خالی شدند و مقامات را مجبور کردند تا سیاست جیره بندی را اتخاذ کنند. در شهر اصفهان، در مرکز این کشور، خشک شدن زاینده رود نیز به شدت احساسات ایرانیان را برانگیخته.
نویسنده لموند به اظهارات یکی از کارشناسان محیط زیست ایران که ساکن نروژ است اشاره کرده و ادامه میدهد: از نظر ناصر کرمی، اقلیم شناس، این تغییرات آب و هوایی شدید نشان میدهد که "آستانه تحمل رد شده و طبیعت دیگر تاب مقاومت ندارد". از دید این استاد دانشگاه برگن در نروژ، دلیل اصلی آن مسایل اقتصادی و افزایش جمعیت است: جمعیت ایران درحال حاضر دارای ۷۸ میلیون نفر است و این یعنی دو برابر بیشتر از چهل سال پیش.
به دنبال انقلاب سال ۱۹۷۹ و ظهور جمهوری اسلامی، حکومت اجازه داد تا کشاورزی در کشور به شکلی نامحدود بدون برنامه ریزی دنبال شود و بدین ترتیب تلاش کرد تا یک طبقه اجتماعی را در میان اقشار محروم و روستایی کشور به عنوان حامی برای خود ایجاد کند. مناطق مجاور اصفهان و ارومیه از این دسته اند. در آذربایجان میزان زمین های تحت کشت از ۱۵۰ هزار هکتار به ۶۰۰ هزار و حتی ۸۰۰ هزار هکتار رسید.
برای برآورده کردن نیازهای کشاورزان [۹۲ درصد از آب مصرفی برای کشاورزی استفاده می شود و ۷۰ درصد آن هرز می رود]، سدها و سدهای خاکی بدون هیچ گونه تحلیل علمی ساخته شدند. کارشناسان از ۷۰۰ سد خاکی بزرگ می گویند و تعداد سدهای کوچک و متوسط نیز در حدود ۱۰۰۰ سد برآورد می شود. بهروز دهزاد، استاد بوم شناسی در دانشگاه شهید بهشتی، دراین خصوص می گوید: "با توجه به آب و هوای قاره ای ایران، ساخت سد که در آن مقادیر هنگفتی از آب برای یک مدت طولانی ذخیره و سپس تبخیر می شود، بی شک راه حل مناسبی نیست." کشاورزان و روستاییان نیز بدون مجوز به حفاری چاه های عمیق دست زده اند [تعداد این چاه ها در حدود ۶۵۰ هزار حلقه برآورد می شود] و این مسأله باعث برهم خوردن تراز آب های زیرمینی شده است.
لموند می نویسد: پژوهشگران به اتفاق آراء براین باورند که بحران آب در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، شخصیت فوق محافظه کار، آشکار شد. او به ویژه در خشک شدن زاینده رود دست داشت، چرا که حکم کور کردن چاه های غیرقانونی در استان چارمحال و بختیاری را که این رودخانه از آنجا سرچشمه می گیرد لغو کرد.
نویسنده مقاله با اشاره به نگاه کارشناسان در نهایت مقاله خود را با این نتیجه پایان داده است که پیامدهای خشکسالی میتواند از مرزهای ایران نیز فراتر رود و بخش بزرگی از منطقه خاورمیانه را که از هم اکنون در بحران است، با بحرانهای بیشتری مواجه سازد. تجربه در کشورهای دیگر نشان می دهد که خشکسالی باعث تضعیف قدرت مرکزی میشود و به رویاروییهای نژادی، مذهبی، اعتقادی و همچنین افزایش خشونت دامن میزند.