کتاب « ضحاک »
مولف: ولادیمیر مدودف / مترجم: فرزانه شفیعی، مریم قدیانلو

ولادیمیر مدودف که در دهه 1940 در منطقه بایکال متولد شد، بیشتر عمر خود را در تاجیکستان گذرانده است. روزنامه نگار، روسی و تاجیکی صحبت می کند. او تحقیقات قوم نگاری انجام داد و زندگی سیاسی کشور را از نزدیک مشاهده کرد. ضحاک، شاه مار، رمان بزرگ اوست که توسط مطبوعات روسیه به عنوان بهترین کتاب سال انتخاب شد. او برنده چندین جایزه ادبی شد و در روسیه بسیار موفق بود.

 

قسمت هایی از کتاب ضحاک:

 وقتی نادیا می مرد، یاد واسکا افتاده بودم. حس ناتوانیْ مرا دیوانه می کرد؛ اینکه کاری از دستم ساخته نبود. روز و شب این سؤال در مغزم بود: چرا؟ آن موقع این فکر با من بود که «مقصر من هستم؛ من بدبختی می آورم». وقتی باورم شد، اموات فورا مقابلم صف کشیدند. با شمارش آن ها به وحشت افتادم: کریسا، کستیا، انور، فیلیپ سیمیونوویچ، سعید... یکی از پنجره پایین افتاد؛ دیگری تصادف کرد؛ آن یکی هنگام مستی بر اثر گاز زغال سنگ در حمام مسموم شد؛ آن یکی خودش را کشت... نادیا تلاش می کرد عقیدهٔ من را عوض کند. در اتاق بیمارستان، پشت تخت نشسته و دستش را گرفته بودم. نادیا، ضعیف و در حال احتضار، با صدایی که به سختی شنیده می شد در گوشم گفت: «از خیال بافی دست بردار! در مورد...در مورد کریسا هم همین طور. تو او را نابود نکردی بلکه نجات دادی. اگر پسر بیچاره را از آب بیرون نمی کشیدی، غرق می شد. اتفاقی که برای او افتاد هیچ ارتباطی به تو
ندارد... در بیماری من هم به هیچ وجه مقصر نیستی...». 
 

 

تبلیغات
HEIDARI SAMAN
دکتر کامران یدیدی
خبرگزاری ایرانشهر در شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت مربوطه به خبرگزاری ایرانشهر می باشد
Iranshahr News Agency Copyright ©