لاف و گزاف و اعلام پیروزی دروغین حماس و حزب الله از سوی جمهوری اسلامی ایران
به روز شده در      جمعه 9 آذر 1403     -   Friday November 29 2024

حوادث امروز از آینده ای هولناک خبر می دهد. آینده ای که به ما خیلی خیلی نزدیک هست. حزب الله لبنان با خواست جمهوری اسلامی برای دفاع از حماس و فلسطین وارد نبرد مستقیم با اسرائیل شد. روزهای نخست ورود به جنگ، سید حسن نصرالله سخنرانی می کرد و از عزم و اراده و تجهیزات حزب الله سخن می گفت.
تبلیغات در خبرگزاری ایرانشهر
HEIDARI SAMAN
او می گفت که قطعنامه و خلع سلاح و عقب نشینی به پشت رود لیتانی مضحک و در حد رویا هست و این امر هیچ زمانی اتفاق نخواهد افتاد. حزب الله تصور می کرد این جنگ هم مثل تنش های محدود قبلی است و با همان تاکتیک های همیشگی و شاخ و نشان کشیدن جلو اسراییل ایستادگی خواهد کرد. دلش به انبار موشک و تسلیحات اهدایی ایران خوش بود و تصور می کرد که اگر کار بالا بگیرد، جمهوری اسلامی مستقیم وارد گود می شود و بعد از سال ها ادعا و تهدید و انتظار، اسرائیل را دو روزه سرجایش می نشاند .
حزب الله مثل جمهوری اسلامی برداشت درستی از شرایط جدید بعد از حمله ۷ اکتبر نداشت و در کمال ناباوری خودش و طرفدارانش، طی چهارماه ورق کاملاً برایش برگشت. تمامی رهبران و فرماندهان ارشد حزب اله ترور شدند. اکثریت نیروهای عملیاتیش از دور خارج شدند. انبارها و مکان های امن این حزب و منطقه ضاحیه جنوبی به شدت بمباران و تخریب شد. تمامی زیرساخت های حزب اله و روستاهای واقع در فاصله مرز اسرائیل تا رودخانه لیتانی تخریب و منهدم شدند و در نهایت دولت لبنان و حزب اله قطعنامه و آتش بس را قبول کردند. آنان شرایطی را قبول کردند که چهارماه پیش می گفتند: عمراً قبول نمی کنیم و مضحک هست و... 
هولناک اینجاست که رسانه های جبهه مقاومت و در رأس آنان صدا و سیمای جمهوری اسلامی دارند مارش فتح می زنند و مدعی پیروزی بر اسرائیل هستند. اینکه پس از این همه خسارت های غیرقابل جبران و قبول قطعنامه ، هنوز دم از پیروزی زدن واقعاً وحشتناک است. 
 
شاه بیت ویرانی حکومت دینی را می‌شود در گردن نگرفتن شکست جستجو کرد. برای حکومت دینی مخصوصاً با خوانش شیعی، چیزی به اسم شکست وجود ندارد و این حضرات در هرحال برنده و پیروزی هستند و چون تعریفی از شکست ندارند، از هیچ شکستی درس نمی گیرند و تا ته خط ویرانی و نابودی پیش می روند.
همین سرنوشت در انتظار ایران هست و من از پایان این راه به شدت هراسناکم. تصور کنید در ادامه سیاست های منطقه ای آمریکا در حمایت همه جانبه از اسرائیل، اتفاقات سوریه و پیشروی مخالفان اسد در حلب، تنش های جمهوری اسلامی و اروپا، تنش ها با آژانس بین المللی انرژی هسته ای، عملیات وعده صادق ۳ انجام بشود. اسراییل و متحدانش همون بلایی که سر لبنان و غزه آوردند را سر ایران و زیرساخت هایش  می آورند و فردای آتش بس و پایان جنگ، رهبران ما مدعی پیروزی و فتح می‌شوند و دوباره چرخه ویرانگر نابودی ایران را ادامه می‌دهند!
چه چیزی از تصور رخ دادن این اتفاق ترسناک تر هست؟ از این توجیهات جاهلانه و ایدئولوژیک باید به شدت ترسید. رهبران ما همانطور که الان چشم بر واقعیت بسته اند و نابودی یک سازمان بزرگ نظامی و زیرساخت هایش و حذف نخبگان حزب الله و خسارت های جبران ناپذیر وارد شده به حزب الله و کل لبنان را پیروزی می دانند، چهار دهه ویرانی ایران و به خاک سیاه نشاندن ایرانیان را فتح، پیشرفت و رسیدن به قله جا زده اند و بعد از هر جنگ احتمالی پیش رو هم ویرانی های این مملکت را پیروزی قلمداد خواهند کرد و به ریش ما خواهند خندید.
باید از این فکر و مرام ایدئولوژیک ترسید و هر اقدامی برای جلوگیری از وقوع آن انجام داد. برای رهبران ایدئولوژیک ما مهم نیست که با این حکمرانی شان چه خسارتی به مردم و مملکت وارد می‌شود، چون هر اتفاقی بیفتد جای خودشان و خانواده هایشان خوب است و خَشی به زندگی های سرشار از رفاهشان نمی  افتد. اینان فقط در توهمات ایدئولوژیک خودشان  سیر می‌کنند و به قول میرباقری اگر نصف جهان هم به پای این توهمات بمیرند، ارزش دارد و چیز مهمی نیست. برای اینان نظر ملت ایران به عنوان مالکان و صاحبان این مملکت اصلاً مهم نیست و در حلقه های به شدت بسته و محدود خودشان  برای ۹۰ ملیون ایرانی تصمیمات نابخردانه و ویرانگر می گیرند.
 یک آینده به شدت سیاه ، ترسناک و غیرقابل تصور در انتظار ماست. این سرزمین گرفتار جهل مرکب مذهبی شده است و تا از دام این جهل رها نشود ، روزهای خوش نخواهد دید. این روال ویرانگر حتی با سقوط جمهوری اسلامی هم همچنان می تواند ادامه دار باشد. چند مدت بعد از سقوط جمهوری اسلامی و فراموشی خاطرات دوران حکمرانی ویرانگر مذهبی این دوران ، دوباره جهل مذهبی از جایی سر بر می آورد و به جان این مملکت می افتد و چرخه نابودی ایران را تکرار می‌کند. باید از تجربه اروپا در تفکیک بین دین و سیاست درس گرفت و نهادهای دینی را ذیل نهادهای ملی و اراده ملت قرار داد. در واقع این ملت ها هستند که باید برای تمام امورات خودشان تصمیم بگیرند، نهاد دین اجازه ندارد برای ملت ها تصمیم بگیرد و مملکتی را با توهمات دینی به خاک سیاه بنشاند. تنها راه نجات از این جهل مرکب و سقوط دائم تاریخی ، محدود کردن و پاسخگو کردن نهاد دین است. تا تکلیف حد و مرز دخالت دین و متولیانش در امورات ملی روشن نشود. وگرنه همین آش و همین کاسه خواهد بود.
 
نویسنده: یکی از خوانندگان ایرانشهر از ایران 
بیشتر بخوانید.....
تبلیغات
HEIDARI SAMAN
دکتر کامران یدیدی
خبرگزاری ایرانشهر در شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت مربوطه به خبرگزاری ایرانشهر می باشد
Iranshahr News Agency Copyright ©