نگارنده در ویژه نامه ایرانشهر برای خلیج فارس، مقاله ای با عنوان «سر مار در خانه است» به تاریخ آدینه سوم آگست 2012 نوشته است که بسیار به حال و هوای سیاسی امروز ارتباط دارد. نخست آنکه در این مقاله در مورد سابقه تاریخی نام خلیج فارس نوشته شده است:

 

   " درباره نام خليج فارس تا اوايل دهه 1960 هيچگونه بحث و جدلي در ميان نبوده و در تمام منابع اروپايی، آسيايی، امريکايی، دائرهْ المعارفها و نقشه های جغرافيايی اين کشورها و در تمام زبانها، اين خليج به همين نام ذکر شده است. به چند نمونه نگاه کنيم:

 

 فردوسي «شاهنامه» پادشاهی اشكانيان:

ببين اين شگفتي که دهقان چه گفت

بدانگه که بگشاد راز از نهفت

به شهر کجاران به دریای پارس

چه گويد ز بالا و پهنای پارس

 

 فلاويوس آريانوس در سده دوم میلادی در آثار خود خليج فارس را "پرسيکون کاای تاس" که خليج فارس معنا مي دهد استفاده کرده است.

 

 سطر هفتم كتيبه از زبان داريوش آمده است: " گويد داريوش شاه: من پارسي ام،از پارس، مصر را گرفتم، من دستور دادم اين جويبار (كانال) را كندند از سوي رود پيرآوه (پر آب = نيل) كه در مصر جاری است، كه به سوی دريای پارس مي رود، سپس من اين جويبار را دستور دادم كندن و آنچنان كه دستور دادم كنده شد و ناوگان از اينجا، يعني از مصر به آن سوی، يعني پارس حركت كردند آنچنان كه مرا كام بود."

در سطر دهم اين كتيبه با عبارت «ابي دريه تيه هچاپارسا اَئيتي» به صراحت به نام دريای پارس اشاره كرده و هيچ شكي وجود ندارد، آبهايی كه اكنون خليج فارس نام دارد آن زمان دريای پارس قلمداد می شده اند.»

 

 بطلميوس نيز که جغرافيدانی عالی مقام بود و در قرن دوم قبل از ميلاد در يونان ميزيست، در کتاب بزرگ خود از خليج فارس به نام پرسيکوس سينوس (Persicus Sinus) یاد کرده که دقيقاً به معنای خليج فارس است.

تا رخداد انقلاب اسلامي، تکليف دوست و دشمن روشن بود ولي از فردای انقلاب اسلامي دشمن آب و خاک و هم چنين فرهنگ ايران زمين در وجود حاکم و حاکمان خانگی آن يعني خميني و بعداً خامنه ای و روحانيت شيعه خود فروخته متجلی شد؛ که در اینجا چند نمونه را با هم مرور کنيم:

  پرچم ايران يعني نماد ملي ايران به  الفاظ عربی آغشته شد.

 شيروخورشيد سرخ ايران را به هلال احمر تغيير نام دادند.

 مجلس شورای ملي را به مجلس شورای اسلامی تغيير نام دادند.

 خليج فارس را خليج اسلامی ناميدند.

 

همچنین نگارنده در ایرانشهر شماره 441 به تاریخ 18 اکتبر 2024 در مورد جزایر سه گانه چنین نوشته است:  

"در میانه تشنجی که در خاورمیانه از هفتم اکتبر 2023 با یورش نیروهای تروریستی حماس  و جهاد اسلامی به تشویق و با پول و تسلیحات نظامی جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل بوجود آمده ، اخیراً اتحادیه اروپا همراه با امارات متحده عربی، حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه تنب بزرگ ، تنب کوچک و ابوموسی را زیر سوال برده است.  روسیه پوتین جنایتکار و چین‌کمونیست تبهکار نیز پیش از این حاکمیت ایران را بر این جزایر زیر سوال برده بودند و از همه عجیب تر آن که محمود عباس رئیس دولت خودگردان فلسطینی و بشار اسد نیز این جزایر را متعلق به امارات متحده عربی می دانند. "

البته آمریکا موضع مشخصی چه در دولت پرزیدنت بایدن و چه در دولت فعلی در مورد جزایر ایرانی را اعلام نکرده است. 

 

باید یادآوری کنم که تنها کشور و دولتی در منطقه خاورمیانه که همچنان،  و در تمامی نقشه های رسمی و غیر رسمی خود خلیج فارس را خلیج فارس می نامد، اسرائیل است. اسرائیل با آن که در پیمان ابراهیم ورود کرده به خاطر این پیمان و میلیاردها دلار پولی که از این پیمان احتمالا عاید هر دو طرف (یعنی هم اسرائیل و هم کشورهای عربی خلیج فارس) می شود،  هرگز حاکمیت ایران را بر این سه جزیره زیر سوال نبرده است و از سوی دیگر همچنان خلیج فارس را «خلیج فارس» می نامد و به همین دلیل است ایرانیان بیش از هر زمانی به اسرائیل علاقمند شده اند و علاقمند هستند و این پاسخ دندان شکنی است به همه انیرانیانی که می گویند و ادعا دارند که اسرائیل هوادار تجزیه ایران است،  در حالی که این  اروپا، روسیه پوتین و چین کمونیست و فلسطینیان هستند که حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را زیر سوال برده اند.

اکنون نهاد ریاست جمهوری آمریکا ( در حال حاضر پرزیدنت ترامپ) بر خلاف کلیه اطلاعات تاریخی می خواهد با ساز اعراب همراهی و هم آهنگی کند که جای تاسف بسیار دارد، ولی باید بدانیم «آفتاب حقیقت تاریخ از زیر ابرهای سیاه سر بر خواهد آورد و واقعیت ها را آشکار خواهد کرد.»

 

نویسنده: بیژن خلیلی